روزنامه جهان صنعت: اگر در روزهایی که تنور انتخابات گرم بود، صحبتهای حسن روحانی درباره ممیزی و سپردن کار هنر و فرهنگ به اهلش، در حد یک شعار به حساب می آمد- شعاری که عدهای با بدبینی به آن مینگریستند- امروز با حرفهای علی جنتی، وزیر جدید فرهنگ، شکل جدیدی به خود گرفته است.
جنتی میگوید میخواهد اعمال سانسور را پیش از چاپ کتاب حذف کند و این به خودی خود اتفاق ناپسندیدهای است. اتفاقی که شاید نویدبخش فضای جدیدی در عرصه مه گرفته چاپ و نشر کتاب باشد و اجازه دهد بالاخره ناشران پس از سالها، در هوای تازهای تنفس کنند. اما محمدعلی سپانلو که در دورهای صابون این سیاست به تنش خورده، خاطره خوبی از این اتفاق ندارد و میگوید: «نمیگویم که کار بدی میکنند اما این اتفاق خوبی است به شرط آنکه ممیزی بعد از چاپ هم حذف شود و بعدش نخواهند اعمال سانسور کنند که اگر این کار را بکنند وضعیت ناشرها واویلاست!»
محمدعلی سپانلو از خاطرات شخصیاش در دهه 60میگوید که کتابها را بعد از چاپ مورد بررسی قرار میدادند: «در سال 1367 کتاب "چهار شعار آزادی" من در 4400 نسخه چاپ شد و بعد از چاپ از 30 قسمت آن ایراد گرفتند. حالا چطور باید آن قسمتها را درست میکردیم، خدا میداند. نسخههای چاپ شده و صحافی شده را چطور میتوانستیم عوض کنیم؟ این کتاب 9 سال در انبار ناشر ماند وباران بارید و نصف کتابها خمیر شد تا به حذف سه صفحه رضایت دادند و چاپ شد. اگر کلا ممیزی را بردارند و مسئولیت چاپ را به عهده خود ناشر بگذارند که اگر شاکی خصوصی پیدا کرد، خود ناشر پاسخگو باشد، خوب است ولی اگر کتاب با هزینه سنگین در چندهزار نسخه چاپ شد و بعد با سلیقهشان جور درنیامد و خواستند کتاب را تغییر دهند، تکلیف ناشر و نویسنده چیست؟ اگر قرار باشد چنین اتفاقی با ضرر مالی همراه باشد، خوب نیست.»
این اتفاقی است که کاوه کیاییان؛ مدیر کتابفروشی نشر چشمه هم به آن اشاره میکند و سبب نگرانیشان شده است: «این حرف آقای جنتی حرف بسیار خوبی است ولی اینطور نباشد که بعد از انتشار سلیقههایشان را اعمال کنند. اگر بخواهند بعد از چاپ کتابها را خمیر کنند، ناشری که برای چاپ آن کتاب هزینه کرده، چه باید بکند؟»
شهلا لاهیجی، مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان هم ضمن تایید این نگرانی، به این قضیه از زاویه دیگری اشاره میکند و میگوید: « این نگاه، اتفاق خوبی به نظر میرسد. اتفاقی که باید در تمام حوزههای فرهنگی بیفتد تا بتوانیم در سفره هنر جهان چیزی برای عرضه داشته باشیم و دایم خوشهچین آنها نباشیم. اما امیدوارم نخواهند قیچی سانسور را به دست ناشر بدهند. نمیگویم که هیچوقت کتاب بد چاپ نمیشود، این اتفاق میافتد همانطورکه در تمام این دنیا اینطور میشود و در صورت بروز چنین اتفاقی با آن برخورد قانونی میشود و مجازاتهای خاص خودش را دارد اما این اتفاق در کشور ما به صورت قانونی نیست و برخورد با کتابها شکل سلیقهای دارد. اگر برخوردها براساس مدرک و دلیل و شاکی خصوصی باشد، بحثی نیست اما اگر قرار باشد یک نفر در یک شهر دیگر درخصوص اصلاح فرهنگ یک صحبتی بکند و تمام اتفاقات حوزه فرهنگ و بخصوص کتاب تحت تاثیر این صحبتها قرار بگیرد، ناخشنودی ناشران را به دنبال خواهد داشت. ما حاضر نیستیم قیچی سانسور را از دست ارشاد بگیریم که این نویسندگان را در وضعیت بدی قرار میدهد چون یک ناشر ممکنست برای اینکه مشکلی درخصوص کتاب پیش نیاید، تبدیل به یک سانسورچی شود و نویسنده در این میان قربانی خواهد بود.» لاهیجی از سلیقهای بودن نظرات و غیرقانونی بودن برخی نظرات اعمال شده روی کتابها ابراز نگرانی میکند و معتقد است: براساس قانون اساسی و مدون کشور و مجموعه قوانینی که در مجلس تصویب میشود و نه قانونهای مندرآوردی وضعیت چاپ و نشر کتاب بسیار تغییر خواهد کرد چون عمده کتابها مشکل قانونی ندارند و براساس نظرات شخصی چند نفر از چاپ آنها ممانعت به عمل آمده است. وی میگوید: « درحال حاضر آمادهام از تمام کتابهایم که در وزارت ارشاد ماندهاند و چاپشان ممنوع است، به دلایل قانونی دفاع کنم.»
شهلا لاهیجی از طرفی معتقد است که این قانون به شرط خوب اجرا شدن خوب است: «تجربه نشان داده در مدت کوتاهی که کار را به ناشران میسپارند، هیچ اتفاق نامطلوبی نمیافتد و ناشران کار خود را به خوبی بلدند ولی به شرط آنکه فشار در حدی نباشد که این قشر با ترس و لرز به کارشان بپردازند و اذیت شوند.» او به صرفهجویی عظیمی که در بودجه وزارت ارشاد اتفاق میافتد، اشاره میکند و میگوید: « درحال حاضر دو طبقه از ساختمان وزارت ارشاد به علاوه تعداد زیادی کارمند در اختیار بخش ممیزی کتاب هستند.»
کاوه کیاییان هم معتقد است باید در این زمینه پیش از اجرا کار کارشناسی دقیق انجام گیرد تا انتشاراتیها دچار خودسانسوری نشوند. او هم با لاهیجی همعقیده است که «باید از نظر حقوقی ضوابط و معیارهای ممیزی به صورت دقیق مشخص شود تا از برخوردهای سلیقهای جلوگیری به عمل آید. این همان اتفاقی است که برای مطبوعات افتاده و خوب هم نبوده است چون به دلایل سادهای نویسندهها و مدیر مسئولان را به دادگاه میکشند. اگر این اتفاق برای ناشران و نویسندگان کتابها هم بیفتد با نوعی خودسانسوری رو به رو خواهیم شد که هیچ خط و معیار مشخصی هم آن را هدایت نمیکند. این جراحی یقینا درد خواهد داشت ولی اگر به درستی اجرا شود، قدمی رو به جلو است البته به نظر من بهتر است که کلا سانسور حذف شود.»
حالا باید مشخص شود این اقدام بزرگی که با استارت رییس جمهور دولت یازدهم شروع شده و به وزیر فرهنگ نیز سرایت کرده، میتواند قدم مثبتی برای ناشران باشد؟ کار کارشناسی که از آن صحبت میشود، انجام شده است؟ و پیش از انجام به عواقبی که در اثر اجرای نادرست گریبانگیر ناشران خواهد شد، فکر شده است?
درح خبر : 1392-09-11
بازدید : 9838